حامیان جبهه مقاومت اسلامی

قال رسول الله سلام الله علیه: من سمع رجلا ینادی یاللمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم

حامیان جبهه مقاومت اسلامی

قال رسول الله سلام الله علیه: من سمع رجلا ینادی یاللمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم

گروه مجازی
حامیان جبهه مقاومت اسلامی
برای انعکاس
صدای مقاومت
و برای دفاع از
مرام مقامت
و برای حمایت از
خط مقدم مقاومت
در فضای مجازی
تشکیل شده است.
شما هم با لینک
انصارالمقاومه
ansarolmoghawamah.blog.ir
به حامیان مقاومت بپیوندید

کلمات کلیدی

دعای جوشن صغیر از مفاتیح الجنان

کاریکاتوری از زاهور کارتونیست پاکستانی

استقلال عراق

ما با دخالت آمریکاییها و دیگران در مسائل داخلی عراق بشدت مخالفیم

رخورد خصمانه جبهه دشمن

متزلزل شدن بنای نظام سلطه

میخواهند عراق به اردوگاه آمریکا ملحق شود

سنی های مومن و معتقد به استقلال عراق

به خودمان و توانایی های داخلی تکیه کنیم

آمریکا به دنبال آن است که عراق تحت سلطه قرار گیرد

هدف اصلی امریکا محروم کردن مردم عراق از نظام مردم‌سالاری است

رئیس سازمان بدر سرپرست وزارت دفاع عراق شد

آیت الله سیستانی در عراق اعلام جهاد کفایی کرد

نقطه‌زنی تک تیراندازهای چچنی

جنگ برادر با برادر

ادعای اعزام نیروی نظامی از سوی ایران به عراق

مفتی اهل سنت عراق علیه تروریست‌ها حکم جهاد داد

فاصله ای تکفیری‌ها تا تشکیل دولت در عراق و سوریه

بیانیه آیات عظام سیستانی و صافی درباره حوادث عراق

علیه داعش سلاح به دست می گیریم

بسیج مردمی در مبارزه با تروریسم

وضعیت امنیتی در نجف اشرف

دستگیری نیروهای داعش در کربلا

تحولات موصل و صلاح الدین

فرقه وهابیت چگونه پایه‌گذاری شد

تقدیر آیت الله سیستانی از ارتش عراق

حمله به مرقد امامان عسکری (ع) در سامرا خنثی شد

ثروتمندترین سردار سپاه پاسداران

اگر لازم باشد از این هم نزدیک تر خواهیم شد

ماجرای نامه حاج قاسم سلیمانی به وزیر دفاع آمریکا

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسرائیل امروز بیش از این که بترساند می‌ترسد» ثبت شده است


آزادسازی ۲۵ مه ۲۰۰۰

الگوی مقاومت مسلمانانه است

نه گروه‌های تکفیری


آزادسازی ۲۰۰۰ الگوی رفتار مسلمانانه است

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد لله رب العالمین و الصلات و السلام علی سیدنا و نبیینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و صحبه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.
السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.
این عید ملی بزرگ را به شما تبریک می‌گویم، از شما به خاطر تشریف‌فرمایی‌تان تشکر می‌کنم و حضورتان را در این خطه‌ی مبارک از خاک آزادسازی و پیروزی خوش‌آمد عرض می‌نمایم.
پیش از آغاز باید تقارن این مناسبت عظیم جهادی را با سالگردهای هجری مناسبت‌های دینی عظیم مورد توجه مسلمانان از جمله اسراء و معراج و مبعث پیامبر به فال نیک بگیریم. همچنین امروز، ۲۵ رجب سالگرد شهادت امام مظلوم، موسی بن جعفر الکاظم (علیه السلام) در زندان‌های بغداد است. که باید این مناسبت‌ها را به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و همه‌ی مسلمانان که به مبعث، اسراء و معراج ایشان ایمان و بر مودت نزدیکان ایشان اتفاق نظر دارند تبریک و تعظیم و تسلیت و تعزیت بگوییم.
برادران و خواهران بنده در فرصت موجود از برخی مسائل صحبت خواهم کرد ولی قطعا فرصت صحبت درباره‌ی همه‌ی مسائلی که توقع می‌رود در چنین روزی درباره‌ی آن صحبت شود وجود ندارد. پس از آن‌جا که از سویی فرصت و ماهیت مناسبت اجازه نمی‌دهد و از سوی دیگر مسائل بسیار حساس پرشماری نیز وجود دارند، این که بنده عمدا امروز از آن‌ها صحبت نمی‌کنم به خاطر تجاهل نیست بلکه به واسطه‌ی چندین مصلحت است.

دوران پیروزی‌ها، فراورده‌ی فداکاری‌هاست.
به مناسبت، به پیروزی ۲۵ مه ۲۰۰۰ باز می‌گردیم. امروز مانند هر سال در این مکان گرد هم می‌آییم تا در طول سال‌ها و نسل‌ها بر مفاهیم آتی تأکید کنیم:
اولا: تاریخی بودن و عظمت این دستاورد و پیروزی و دلالت‌ها و معانی‌اش که ما و عزیزان بسیار درباره‌اش سخن گفتیم و پژوهش‌ها و بحث‌های بسیاری پیرامون آن نوشته شده است. مهم‌ترین آن‌ها شکست پروژه‌ی اسرائیل گسترده است. به گونه‌ای که پیامدها و آثار این پیروزی همچنان در دو جبهه پابرجا و مستمر است؛ در جبهه‌ی ما در لبنان، فلسطین و امت‌مان و نزد دشمن‌مان. اگر این پیروزی نبود، پیروزی‌ها و دستاوردهای بعدی نیز در کار نبود. به حق می‌توانیم پیروزی ۲۵ مه ۲۰۰۰ را پیروزی بنیان‌گذار دوران پیروزی‌ها بنامیم؛ دورانی که آمد و شکست‌ها در آن پشت کردند و پشت خواهند کرد.
ثانیا: این پیروزی و دستاورد یک دستاورد لبنانی، ملی، عربی، نژادی و اسلامی است که نمی‌شود آن را به یک حزب، جنبش، گروه، فرقه، منطقه یا حتی یک کشور محدود کرد و هیچ کدام از ما چنین نکرده است. این پیروزی متعلق به امت است؛ امتی که به تنهایی با پروژه‌ی صهیونیسم و پروژه‌ی سلطه‌ی آمریکا بر مقدسات، منطقه و منابع وارد نبرد شد. ما همیشه تأکید و تلاش کرده‌ایم این عید چنین معنا و تداومی داشته باشد. همیشه می‌خواهیم این عید متعلق به همه‌ی امت و همه‌ی وطن باشد.
ثالثا: تمجید، قدردانی و احترام نسبت به فداکاری‌های عظیم ملت‌مان از جان‌ها، فرزندان، اموال، دارایی‌ها و امنیت‌شان و همچنین فداکاری‌های همه‌ی گروه‌های مقاومت، ارتش ملی، نیروهای امنیتی، ارتش عربی سوریه‌ی مستقر در خاک لبنان، گروه‌های فلسطینی. و تأکید بر این که این دستاورد فرآورده‌ی این فداکاری‌های عظیم است و رایگان به دست نیامده است.
رابعا: هر سال با بزرگداشت این مناسبت می‌خواهیم فرهنگ امید به آینده و اطمینان به پیروزی و توان مقابله با سرکش‌ترین ارتش و بزرگ‌ترین چالش‌ها را افزایش دهیم. این فرهنگ، این اعتماد به خداوند، مردم و ملت‌هایمان و -پیش از هر چیز- انسانمان، مردان، زنان، بزرگان، کودکان و خانواده‌هایمان بود که ما را وارد زمانه‌ی پیروزی‌ها کرد. همه‌ی این پیروزی‌ها از سال ۲۰۰۰ تا شکست اسرائیل در غزه و عقب‌نشینی‌اش از نوار غزه در سپتامبر ۲۰۰۵ تا شکست اسرائیل در جنگ جولای ۲۰۰۶ تا ایستادگی غزه در ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ در جنگ ۲۲ روزه تا نبرد ۸ روزه‌ی سال ۲۰۱۲ و تا عملیات چند ماه گذشته‌ی شکست سکوت غزه و تا شکست نیروهای قدرتمندترین ارتش جهان، ارتش اشغالگر آمریکا در عراق در دسامبر ۲۰۱۱، همه زاده‌ی این فرهنگ، اعتقاد و اطمینان هستند. پس مهم‌ترین نتیجه‌ای که پیوسته از ۲۵ مه ۲۰۰۰ می‌گیریم و امروز نیز بر آن تأکید می‌کنیم این است که امکان پیروزی ما وجود دارد و در موقعیت‌های بسیاری پیروز شدیم و امکان شکست دشمن در برابر اراده‌ی ما نیز وجود دارد، حال هر اندازه زورگو، توانمند و برخوردار از قدرتمندترین سلاح‌ها و ارتش‌ها باشد. چه این که در چندین موقعیت شکست خورد. برادران و خواهران، آن‌چه همیشه مهم است این است که از این ایمان، اعتماد، توکل، عزم و اراده برخوردار باشیم و به تلاش ادامه دهیم. چون ایمان به تنهایی کافی نیست.

آزادسازی ۲۵ مه ۲۰۰۰ الگوی مقاومت مسلمانانه است نه گروه‌های تکفیری.
در این سالگرد با توجه به حوادث منطقه‌مان لازم است به محتوای اخلاقی و تمدنی این مقاومت و پیروزی‌اش در سال ۲۰۰۰ بپردازم. متأسفانه امروز ایده، نسخه و صحنه‌ای ارائه می‌شود که می‌کوشد میان اسلام، جنبش اسلامی، گروه اسلام‌گرا و چهارچوب اسلامی با کشتار کور، ذبح، ویرانی، جنگ، جنایت، پاکسازی گروهی، تخریب عبادتگاه‌ها، بریدن سر، نبش قبر، دریدن سینه، قتل و صدور حکم اعدام دیگران به مجرد یک اختلاف سیاسی و نه به علت‌های دینی و عقیدتی رابطه برقرار کند. این ارتباط جنایتی در حق اسلام است و کسانی که چنین وانمود می‌کنند در حال خیانتند. فرصت اجازه نمی‌دهد و بنده هم نمی‌خواهم وارد بحث علمی، فکری و فقهی در این باره شوم گرچه شایسته‌ی بحث و پرداختن است. تنها می‌خواهم در روز ۲۵ مه بگویم ما الگو و تجربه‌ی متفاوتی پیش روی خود داریم و آن پیروزی مقاومت در جنوب لبنان است در مانند چنین روزهایی. هزاران مجاهد جنگجوی مسلح وارد منطقه‌ی گسترده‌ی کمربند مرزی و شهرها و روستاهای آن شدند در حالی که ملت عزیز لبنان نیز که برآمده از ادیان، مذاهب، فرقه‌ها و رویکردهای متفاوت و متنوعی هستند حضور داشتند اما با وجود دست داشتن برخی از فرزندان  آن‌ها در همه‌ی حوادثی که دشمن در همه‌ی سال‌های طولانی اشغال در جنوب، بقاع غربی و لبنان آفرید -همه آن روزها را به یاد دارند.- جان‌ها، کرامت انسان‌ها، اموال، مردم، کلیساها، مساجد، عبادتگاه‌ها، درخت‌ها، گیاهان، سنگ‌ها، کلوخ‌ها و انسان‌ها حفظ شدند و هیچ آسیبی به هیچ کس نرسید. اسلام این مقاومت را ساخت، چنین مقاومتی، اسلامی است. بله درست است این مقاومت، لبنانی و عربی است ولی این مقاومت اسلام است. تجربه‌ای که سال ۲۰۰۰ رقم خورد و ارائه شد نمود صادقانه‌ی اسلام و محمد بن عبدالله، پیامبر عظیم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ارزش‌ها، اخلاق، تعالیم و سماحت آن‌ها بود. هر مسلمانی که ادعای اسلام می‌کند اگر خوبی کند، به خود و دینش خوبی می‌کند ولی وقتی بدی کند تنها به خودش بدی کرده است چون دینش این بدی را نمی‌پذیرد.

اسرائیل امروز بیش از این که بترساند می‌ترسد.
برادران و خواهران، از وضعیت کنونی دشمن اسرائیلی آغاز می‌کنیم و وارد عناوین مربوط به شرایط فعلی می‌شویم. اولا بر [به کارگیری] سیاست بازدارندگی [علیه] دشمن تأکید می‌نماییم. یعنی لبنان باید توانایی بازداشتن دشمن را داشته باشد. چون این قدرت، سیاست، استراتژی یا هر چه شما بنامید تنها چیزی است که حفظ خاک، ملت، سازمان‌ها، حکومت، منابع، توانایی‌ها، آب، نفت، گاز، تمامیت ارضی، وجود، آینده، کرامت و استقلال لبنان را بر عهده دارد. وقتی موازنه‌ی قدرت با دشمن دچار اختلال است چیزی جز این استراتژی کارساز نیست. و واقعیت این است که هیچ استراتژی جدی دیگری برای تحقق این هدف یا رسیدن به این مقصود طرح نشده است. در عید مقاومت و آزادسازی ما بر توسلمان به معادله‌ی طلایی ارتش، ملت و مقاومت تأکید می‌کنیم. فرقی نمی‌کند که این مسئله در بیانیه‌ی وزیران نوشته شده باشد یا نوشته نشده بود. البته محتوایش محفوظ است. زبان عربی بیانیه‌ی وزیران را نجات داد. گرچه برخی ملانقطی می‌کنند ولی مسئله‌ی ارتش، ملت و مقاومت در بیانیه‌ی فعلی وزیران وجود دارد و آن‌چه مهم است محتواست و این که لبنان این توان را برای حفظ کشور داشته باشد. ضمن این که قطعا از توسعه‌ی مقدرات بشری و مادی ارتش لبنان حمایت می‌کنیم و بر خلاف همه‌ی شایعاتی که برخی می‌کوشند ایجاد کنند به دنبال آن نیستیم. پس بنده امروز تأکید می‌کنم مقاومت با وجود همه‌ی حوادث و تحولاتی که در منطقه‌ی ما در جریان است و در صدر آن‌ها مسئله‌ی سوریه از این توان بازدارندگی پاسداری می‌کند و این همان چیزی است که دشمن نیز بدان اعتراف می‌نماید و آن را کاملا در محاسبات خود وارد می‌کند. همچنین تأکید می‌کنم مقاومت شبانه‌روز برای توسعه‌ی این توان بازدارندگی می‌کوشد. این نیز دشمن را نگران می‌کند و خود این را می‌گوید. پس ما ننشسته‌ایم فقط از توان بازدارندگی پاسداری کنیم بلکه برای توسعه‌ی آن می‌کوشیم. این یکی از نگرانی‌های دشمن اسرائیلی است. دشمنی که مدام سوریه، ایران، همه‌ی دوستان و همه‌ی آن چیزهایی را که ممکن است به مقاومت بدهند یا داده‌اند زیر نظر دارد. در مسئله‌ی توان بازدارندگی نمی‌شود مرزی در نظر گرفت و به آن کفایت کرد. شما دارید درباره‌ی اسرائیل و ارتش اسرائیل، یکی از قدرتمندترین ارتش‌های جهان، صحبت می‌کنید پس فارغ از همه‌ی بحث‌های حاشیه‌ای درباره‌ی سلاح مقاومت، آینده‌ی آن و این که ممکن است به کجا بیانجامد، این وظیفه‌ی ماست که توان بازدارندگی را توسعه دهیم. این بحث‌ها را کنار بگذارید. ما بر مبنای باورمان به حقانیت و صحت این معادله و مشخصا در زمینه‌ی مقاومت، در این مسیر تلاش می‌کنیم.
ثانیا، لزوم توجه به دیگر پرونده‌های معلق لبنان در زمینه‌ی نبرد با اسرائیل یعنی مسئله‌ی مزارع شبعا، تپه‌های کفرشوبا، بخش لبنانی غجر، پرونده‌ی اشخاص، شهیدان، مفقودان و اسیران مقاوم یا شهرنشینی که درباره‌ی وضعیت آن‌ها بحث وجود دارد، پرونده‌ی نقض حریم‌های زمینی، دریایی و هوایی -منظورم ماجراهای این روزهای مرز نیست، به آن نیز خواهم پرداخت.- که بخشی از پرونده‌ی نبرد مستقیم لبنان و اسرائیل محسوب می‌شود و مسئله‌ی پناهندگان فلسطینی و بازگشت برادران فلسطینی‌مان به سرزمین و املاکشان که به کلیت این نبرد مربوط می‌شود و نه فقط بخش لبنانی آن. قاعدتا این‌ها نیازمند توجه و اهتمام است. بیایید اذعان کنیم در این زمینه هیچ چیز جدی‌ای وجود ندارد. حکومت فقط صحبت می‌کند، حتی صحبت هم نمی‌کند! یعنی همه فقط در بیانیه‌ی وزیران مزارع شبعا، تپه‌های کفرشوبا و… را یاد می‌کنند. حتی معتقد نیستم ما جنبش‌ها و گروه‌های باورمند به مقاومت -نه فقط ما- به واسطه‌ی حوادث کشور و تحولات پس از ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ و حوادث منطقه، سوریه و هر چیزی، به صورت جدی به این موضوع پرداخته باشیم. بگذارید یک سوزن هم به خودمان بزنیم. ولی این مسئله نباید نادیده گرفته و از حوزه‌ی مسئولیت‌ها خارج شود.
ثالثا، وضعیت مرزهای بین المللی با فلسطین. شاهد هستید که در برهه و ماه‌های گذشته آهنگ گونه‌هایی از تجاوز اسرائیل شدت یافته است یعنی بر سر مردم مرزنشین فریاد می‌کشند و تهدیدشان می‌کنند، برای کشاورزانی که در مرزهای فعلی در حال کشت و کارند تیر هوایی می‌زنند، در منطقه‌ی مزارع شبعا ماجرای آدم‌ربایی و تعدی به چوپانان و کشاورزان لبنانی تکرار می‌شود و در مناطق دیگر گلوله‌هایی شلیک شده است. بدون شک باید به این مسئله پرداخته شود. اصولا درمان این نوع نقض حریم‌ها -الآن درباره‌ی مرزها صحبت می‌کنم نه تجاوزهای نظامی هوایی، دریایی یا زمینی. نه، اسرائیل وارد هر جا شود و ما متوجه ورودش شویم یا بعد متوجه شویم داخل شده‌اند مقابله با این مسئله را وظیفه‌ی خود می‌دانیم. این را سال گذشته اعلام کردیم و بر این مبنا عمل می‌کنیم. الآن صحبتم درباره‌ی برخوردهای چهره به چهره‌ی مرزهای فعلی است.- این است که ارتش و یونیفل وارد شوند، تماس بگیرند و مسئله را حل کنند و تا هنگامی که مسئله به جای خطرناک نکشیده است طبیعی است که مسئله‌ی درمان بر عهده‌ی دولت و یونیفل باشد ولی اگر این مسئله ادامه پیدا کند نیاز به توجه خواهد داشت. به چگونگی توجه به این مسئله خواهم پرداخت. اما از طرف دیگر بنده به مردم مخصوصا اهالی روستاهای مرزی می‌گویم: این رفتار دشمن از سویی نشان دهنده‌ی ناراحتی‌اش است و نمی‌تواند تحمل کند شما در خاک، مزارع و خانه‌هایتان با سعادت، عزت و سربلندی در حال زندگی باشید. این اسرائیل که رژیم و پروژه‌اش بر اساس ذلیل کردن، توهین و تعدی بنا شده است نمی‌تواند تحمل کند عزیزان ما در طول مرزها از ساحل تا قله‌ی کوه‌ها در روستاها، زمین‌ها، مزارعشان حضور و احساس امنیت دارند و شب و روز رفت و آمد می‌کنند. به لحاظ روانی نمی‌توانند این را تحمل کنند. این بخشی از شکست دشمن در ۲۵ مه ۲۰۰۰ است. ولی از سوی دیگر -اگر بخواهیم مسئله را ساده بگیریم.- دشمن می‌ترسد. در گذشته این ما، مردم، کشاورزان و ساکنان خانه‌ها و روستاها بودیم که این طرف مرز می‌ترسیدیم ولی امروز آن کسی می‌ترسد که در خاک غصب‌شده‌ی فلسطین و آن سوی مرز حضور دارد. امروز دشمن از کشاورزان، بیل، کلنگ، درخت، شاخه‌های درخت، صدای برگ‌ها و نوای آب می‌ترسد. حتی نوای آب سربازان مرزی را می‌ترساند. ما امروز با دشمنی طرفیم که بیش از این که بترساند می‌ترسد. این یک واقعیت است. بنده مبالغه نمی‌کنم. امروز هراس دشمن اسرائیلی به سربازان مرزی‌اش محدود نمی‌شود. می‌بینید چطور می‌نشینند، دیوار می‌کشند، صفحات آهنی می‌گذارند و از خودروهای ضد گلوله استفاده می‌کنند. حتی وقتی می‌خواهند از مرزهای فعلی بازرسی کنند از روبات و خودروهای هدایت‌شونده استفاده می‌کنند. تا این حد نگران و هراسان هستند. به همین جا هم محدود نمی‌شود. در جبهه‌ی داخلی، سران سیاسی، ژنرال‌های نظامی و جامعه‌ی شهرک‌نشین غاصب خاک فلسطین نیز از مقاومت و آمادگی‌اش می‌ترسند. هر کلنگی که به زمین زده می‌شود می‌گویند می‌خواهند چه کار کنند؟ هر خانه‌ای که در مرز ساخته می‌شود می‌گویند ممکن است چه اتفاقی بیافتد؟ پس مسئله به هراس نیز مربوط است. چون این دشمن، طرف مقابل را در برخورداری از آمادگی، جدی می‌بیند. پس هر صدا، جنبش، تحرک، خانه، خانه‌سازی، کشاورزی، محصول و «یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ ۚ- هر فریادى را بر ضد خویش مى‌پندارند. (منافقون/۴)». امروز بنده به شما می‌گویم: همان طور که در ۲۵ مه بازگشتید، در مرزها قدم زدید، جشن گرفتید و پرچم‌ها را برافراشتید، همان طور بمانید، بسازید، آباد کنید، بکارید، قدم بزنید و به هیچ وجه از این دشمن نترسید. این افسانه به تاریخ پیوست و به حکایت پیش از خواب کودکان ما تبدیل شد. این دشمن دیگر جرأت ورود ندارد و خود هم می‌داند که دیگر جرأت ندارد. ما نمی‌خواهیم چیزی را جلو بیاندازیم. تا وقتی مسائل درمان می‌شوند بشوند ولی اگر کار به جایی برسد که -عبارات را دقیق انتخاب می‌کنم.- ورود مقاومت را بطلبد مقاومت در برابر هیچ گونه توهین، تجاوز و تعدی نسبت به هیچ کدام از ملت ابی و وفادارمان در طول مرزهای بین المللی سکوت نخواهد کرد. هر چیز هم به نسبت خودش به کار بسته می‌شود. مقاومت از شجاعت، توان و همچنین حکمت و محاسبات دقیقی برخوردار است که می‌تواند از واقعیتی که دشمن می‌خواهد در مناطق مرزی به او تحمیل کند جلوگیری نماید. خب، این از پرونده‌ی گسترده‌ی وضعیت فعلی برخورد با اسرائیل.

سوریه
پرونده‌ی بعدی: سوریه. سال گذشته دقیقا در چنین روزی یعنی ۲۵ مه ۲۰۱۳ از شهرک مشغرة، شهرک شهیدان، شهرک فرمانده شهید استاد ابو الحسین بجیجی و دوستانش به مسائل سوریه پرداختم و نگاه حزب الله را به حوادث، پروژه، خطرات، تهدیدها، فرصت‌ها و چالش‌ها و خطرات این موقعیت برای لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، تمام منطقه و امت و مخصوصا برای فلسطین و قضیه‌ی فلسطین و لبنان و مقاومت و ملتش بیان کردم و قاعدتا نمی‌خواهم آن‌چه را در آن سخنرانی گفتیم تکرار کنم. در این یک سال بنده، برادرانم، همپیمانان و دوستان ما و همه‌ی کسانی که در این دیدگاه با ما همراه بودند در مناسبت‌ها و قالب‌های مختلف تلویزیونی، رادیویی و… این مسئله را شرح دادیم. آن روز گفتم ما مسئولیت خود را بر عهده خواهیم گرفت و تماشاچی نخواهیم بود. موضعمان را مشخص کردم و به نظر ما حوادث این یک سال بر صحت همه‌ی آن تحلیل‌ها و این موضع صحه گذاشت. امروز باز می‌گردم و به طور خلاصه به شما می‌گویم چرا با سوریه و در کنار آن می‌ایستیم و از آن دفاع می‌کنیم؟ صرفا برای یادآوری به چند سطر بنده می‌کنم:
به یقین سوریه همواره قلب عرب بوده و هست. سوریه در برابر گسترش اسرائیل ایستاد و از کیان تمام شرق عرب از جمله کشورهای خلیج در برابر دست‌اندازی اسرائیل سرکش دفاع کرد؛ اسرائیل گسترده از نیل تا فرات، اسرائیلی با بلندپروازی‌های بی حد و مرز. سوریه بود که تنها در کنار مصر ایستاد. سوریه همواره قلعه‌ی ایستادگی و مواجهه بوده و هست. سوریه بود که این‌جا بانگ بلند عربیت را سر داد و همچنان تنها کشوری است شرف قطع رابطه‌ی کامل با دشمن و تأیید نکردن کارهای دشمن را به دوش می‌کشد.
سوریه کشوری است که مقاومت لبنان و فلسطین را حفظ، تغذیه و پشتیبانی کرد و می‌کند و از این بابت متحمل هزینه‌های سنگینی شد و همچنان برای این مسئله است که می‌جنگد. ما از این سوریه دفاع می‌کنیم. چرا حق نداشته باشیم از مهد قدرت، پشتیبان و تکیه‌گاه خود، پایگاه شکست‌ناپذیری این امت، استوانه‌ی استوار عربی در مقابله با عادی‌سازی روابط و تسلیم دفاع کنیم. در حالی که شاهد هستیم رژیم غاصب فلسطین، بی‌وطن‌های صهیونیست را با جنایت، کشتار و نژادپرستی برای دفاع از خرافه‌ای که خود در ذهن‌های بیمارشان کاشتند از گوشه گوشه‌ی جهان و همه‌ی کشورها گرد می‌آورد.

پروژه‌ی آمریکایی تبدیل منطقه به پلیدترین حالت آشوب درون‌زا
معتقدیم موضع ما و زمینه‌ی اتخاذ آن بسیار واضح است. حتی امروز پس از گذشت یک سال از آن سخنرانی پروژه[ی غرب برای منطقه] روشن‌تر شده است. ما همیشه می‌گفتیم پروژه‌ای در منطقه وجود دارد که می‌خواهد منطقه را بار دیگر بر اساس نژاد، فرقه و مذهب تجزیه کند. ولی برادران و خواهران، امروز وقتی حوادث سوریه و کشورهای مختلف عربی را مشاهده می‌کنیم به نظر می‌رسد پروژه برای تقسیمی بیش از این‌هاست...

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۰۶